اولین سفر
پارمین خجالتی
قصه تولد
وقتی تو به دنیا اومدی احساس کردم که دیگه تنهایی من تموم شد و همدم و مونس من اومد و خدا خیلی ما رو دوست داشته که تو رو وارد زندگیمون کرد .لب کوچولوی قلوه ای با لپ هایی که وقتی میخندیدی فرو میرفت.خاله مریم میگفت شبیه عروسکی.عاشق اینم که وقتم رو با تو بگذرونم و برات کتاب بخونم و نوازشت کنم.از روزی که 4روزت بود با دقت به من نگاه میکردی ومنو حس میکردی و به اختیار خودت گردنتو تکون میدادی.عاشق اینم که وقتی گرسنه هستی به جای خوردن انگشت ,کل دستتو میک میزنی.وقتی بزرگتر بشی دلم برای این کارای با مزه ت تنگ میشه گل دخترم.
به نی نی پیج خوش آمدید
به Nini Page خوش آمدید.
امیدواریم بتوانیم خدمات مطلوب و مورد نظر شما را ارائه کنیم.
ما را از نظرات خود آگاه کنید.
روابط عمومی نی نی پیج
این بلاگ در روز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ایجاد شد.
می توانید نوشته و عکس و فیلم های مربوط به کودک خود را در این بلاگ منتشر نمائید.
اگر نیاز به راهنمائی دارید روی لینک های زیر کلیک کنید:
- راهنمای انتشار مطلب در وبلاگ
- راهنمای کم کردن حجم و اندازه عکس
- چگونه از کودک خود فیلم بگیریم و در سایت منتشر کنیم؟
- مرکز دانلود نرم افزارهای مورد نیاز