اتفاقات خوبی رخ داد هم قبل از عید و هم بعد.1هفته قبل از عید عمو علیرضا و زن عمو رویا که تقریبا 2 ماهی میشد نامزد شده بودن به عقد هم دراومدن و یه جشن کوچیک داشتن.شما هم حسابی رقصیدی.امیدوارم خوشبخت بشن.2روز قبل از جشن عقد عمو جون رفتیم آتلیه و کلی عکس انداختیم که هروقت آماده بشه برات اضافه میکنم نازنینم.این روزا سرمون شلوغه.در حال آماده سازی وسایل و خرید لوازم نی نی هستیم و شما هم روز به روز شیطون تر و با مزه تر میشی.اصلا وقت نمیکنم بیام برات پست بذارم.الان که دیدم عین پری دریایی خوابیدی و خسته هم بودی بهترین وقت برای پست گذاشتن بود.بابا روح اله میگه ماشااله دخترم عین گل داره میشکفه و روز به روز قشنگتر میشه.خب راست میگه.امسال عید به خاطر شرایط من نشد به تهران بریم و عید دیدنی مامانی و خاله مریم جون و دایی مهدی جون بریم.حسابی دلم تنگ شده براشون.
دومین عید نوروز نفس ما
سال نو مبارک دختر نازم.امسال دومین عید نوروزی بود که کنارم بودی.البته یه نی نی هم تو راه داریم که اونم ما رو همراهی کرد.از خدا میخوام به تو و بابایی سلامتی بده و نی نی خوشگلمون به سلامتی دنیا بیاد و سال خوبی داشته باشیم.
سرسره بازی
دختر قشنگم وقتی میبریمت پارک سر از پا نمیشناسی و یه عالمه ذوق میکنی برای سرسره.وقتی با کمک بابا از سرسره سر میخوری و میای پایین اجازه نمیدی دوباره شما رو ببره بالای سرسره و خودت به سختی و با تلاش زیاد از پایین سرسره میری بالا.قربون دختر زرنگم برم من.
سالگرد ازدواج مامان جونی و بابا جونی
سلام عزیزم.امروز سالگرد ازدواج ما و بابا روح اله بود.ولی هدیه هامونو دیشب دادیم و جشن 3 نفرمون دیشب بود.این دومین سالگرد ازدواجمون بود که شما کنارمون بودی.از خدا میخوام سالهای سال با خوشی و سلامت کنار هم باشیم.بوس برای پارمین جون و بابا جون.
اولین وسیله ی نقلیه ی پارمین!
وقتی از تهران برگشتیم یک شب با بابا روح اله رفتیم و این دوچرخه رو برات خریدیم.مبارکت باشه.کلی ذوق کردی نفس.
آخه این چه کاریه دخترم؟!!!!!!
فقط به این گلهای روی میز مامانی دست نزده بودی که شکر خدا برداشتی و خیالت راحت شد.محکم میبوسمت تپلی.